خدایا چه لحظه هایی که در زندگی ترا گم کردم اما تو همیشه کنارم بودی ....
برچسب : مناجات با خدا, نویسنده : منتظر entezar12 بازدید : 432 تاريخ : جمعه 31 خرداد 1392 ساعت: 18:27
همچنان که قرآن، کتاب هدایت بشر است، مفسران قرآن نیز که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهمالسلام) هستند، برای هدایت انسانها فرستاده شدهاند.
اینک به دیدگاه پیشوایان دین اسلام به ویژه مذهب تشیع درباره هدف، فلسفه و ملاک های ازدواج میپردازیم. خوشبختانه روایتهای بسیاری درباره ازدواج وجود دارد و هیچ زاویهای از زوایای پیچیده این سنت الهی از چشمان تیزبین ائمه(علیهمالسلام) و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) پنهان نمانده است.
امام صادق(علیهالسلام) در حدیثی میفرماید:
دوست داشتن زنان از اخلاق پیامبران(علیهمالسلام) است.
پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله) فرموده است:
من از دنیای شما تنها از زن و بوی خوش، بهره بردهام.
هم چنین در حدیث دیگری از ایشان میخوانیم:
نور چشمانم در نماز است و لذت من در زنان.
از این احادیث درمییابیم که دیدگاه معصومین(علیهمالسلام) درباره زن با دیگر دیدگاهها چه تفاوتی دارد. دیگر دیدگاهها زن را موجودی شرور و شری ضروری و مایه بلای مرد میدانست و حتی مقام او را تا سطح حیوان و کالا پایین میآورد. در مقابل، این دیدگاه، به زن نگاهی آسمانی دارد. نکته اصلی در این روایت، پرهیز از افراط و تفریط درباره ابراز علاقه به زن است؛ زیرا روایتهایی در دست داریم که مسلمانان را از زیادهروی در دوست داشتن زنان، نهی میکند.
ادامه مطلب راحتما بخوانید .
عشق یعنی انتظار...
برچسب : ازدواج , نویسنده : منتظر entezar12 بازدید : 394 تاريخ : جمعه 31 خرداد 1392 ساعت: 17:51
روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند.
آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.
در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه، زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید. بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند.
چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است.
قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره ی دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد.
خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش کنید تا زنده بماند تا نوه هایش را ببیند.
کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند.
استخوان هایم، عضلاتم، تک تک سلول هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید.
هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود.
آنچه را که از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گلها بشکفند.
اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم، ضعفهایم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند.
گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید و اگر گاهی دوست داشتید یادم کنید.
عمل خیری انجام دهید، یا به کسی که نیازمند شماست، کلام محبت آمیزی بگویید.
اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند.
برچسب : وصیت نامه , نویسنده : منتظر entezar12 بازدید : 458 تاريخ : جمعه 31 خرداد 1392 ساعت: 14:31
داستان اولین نماز دکتر جفری لانگ
روزی که مسلمان شدم امام مسجد کتابچه ای درباره ی چگونگی ادای نماز به من داد.
ولی چیزی که برایم عجیب بود، نگرانی دانشجوهای مسلمانی بود که همراه من بودند. همه به شدت اصرار می کردند که: راحت باش! به خودت فشار نیار! بهتره فعلا آرام آرام پیش بری…
پیش خودم گفتم: آیا نماز اینقدر سخت است؟
عشق یعنی انتظار...
برچسب : داستان , نویسنده : منتظر entezar12 بازدید : 395 تاريخ : پنجشنبه 30 خرداد 1392 ساعت: 13:51
برچسب : لحظه ای تفکروتامل, نویسنده : منتظر entezar12 بازدید : 415 تاريخ : پنجشنبه 30 خرداد 1392 ساعت: 13:47
لطیفه۱:
شخصی صبح به مسجد آمد که نماز بخواند و عجله داشت ،اتفاقا امام جماعت هم به بعد از سوره ی حمد سوره نوح را شروع کرد .چون به اینجا رسید که (انا ارسلنا نوحا)یعنی ما نوح را فرستادیم ....مابقی آیه یادش رفت و سکوتش رفت و سکوتش طولانی شد.آن شخص طالقت نیاورد و گفت :ایها القاری اگر نوح نمی رود دیگری را بفرست و ما را رها کن.!
لطیفه۲:
شخصی پس از یک ماه گرسنگی که سخت ناتوان و لاغر شده بود ،برای رویت ماه در شب عید فطر به روی بام رفته بود،وقتی پس از زحمت زید رویت نصیبش شد و هلال ماه را به شاعر نازک و نزار ،چون آبروی دلدار دید،خطاب به آن چنین گفت:مگر لازم بود خود و مردم بیچاره بدین صورت در آوردی؟!
ببخشید یه جوری خودتون رو قلقلک بدبد و کمی بخندید.!
لطیفه۳:
:به شخصی که در نماز جماعت شرکت نمی کرد ،گفتند چرا در نماز جماعت شرکت نمی کنی ؟
گفت قران می فرماید :(ان الصلاه تنهی عن الفحشاءو المنکر)!
عشق یعنی انتظار...
برچسب : لطیفه , نویسنده : منتظر entezar12 بازدید : 403 تاريخ : جمعه 31 خرداد 1392 ساعت: 15:41
نمیدانم چرا وقتی به او می اندیشم در خیالات گم میشوم؛ در حالی كه او چراغ اندیشه هاست، فروغ دیده ها، خورشید هدایت و عشق است.
یا چرا وقتی میخواهم از او بگویم نمیتوانم، احساس میكنم قادر به حرف زدن نیستم یا هر وقت میخواهم از او بنویسم احساس میكنم كه اصلاً سواد نوشتن ندارم.
شاید من لیاقت نوشتن و حرف زدن از او را ندارم.
شاید آن قدر در گناهان غرق گشتهام كه مولایم نمیخواهد حتی نام مباركش بر لبانم جاری شود.
آری او عاشق واقعی میخواهد و ما تنها از عشق او دم میزنیم و در عمل خلافش را ثابت میكنیم. هر روز با اعمال ناشایستمان دل نازنینش را میشكنیم و او را رنجیده خاطر میسازیم.
خدایا ! همان طور كه عشق مولایمان را در دلمان نهادی، راه خشنودی او را هم به ما نشان ده.
برچسب : امام زمان عاشق می خواهد, نویسنده : منتظر entezar12 بازدید : 441 تاريخ : پنجشنبه 30 خرداد 1392 ساعت: 13:04
هربار نَهی به کوی او گام آرامش دل رسد به انجام
گاهی آنقدر گم میشویم دردنیای درون٬ که غافل ازعالم هستی وآفریدگار قدم برمیداریم روی خاک آنوقت به خود که می نگریم ٬ جز تشویش و بی قراری و تلاطم درون هیچ دستمان نیست. همیشه ی یادمان هم نیست که : از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود بالاخص اگر رفته باشد روزگاران خدا... یادمان نیست که همین چندروز پیش بود استغفار و الامانمان نوازش میداد گوش عالم هستی را... باید جنبید... باید رفت ازین دیار خاموشی.... باید قدم نهاد به راهی که سر توان رفتنش دارد... باید رفت راه دلدار را تا به راه دگر گم نگشته ایم.... آری باید رفت .... خداوندا... پروردگارا.... توفیق زیارت امام مهر و آفتاب عطوفت را نصیبمان بگردان
عشق یعنی انتظار...
برچسب : توشه راه, نویسنده : منتظر entezar12 بازدید : 422 تاريخ : پنجشنبه 30 خرداد 1392 ساعت: 13:02
چگونه می توانم محب و منتظر واقعی حضرت مهدی (عج) شوم ؟
وظیفه منتظر امام زمان(ع) این است که مانند یک منتظر واقعی زندگی کند. وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب می کند، وسایل پذیرایی را آماده می کند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار می ماند. چنین کسی می تواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. اما کسی که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فکر میهمان است اگر ادعا کند که در انتظارمیهمان بوده همه او را ریشخند خواهند کرد و بر گزافه گویی او خواهند خندید.
بنابراین انتظار باید قبل از آنکه از ادعای انسان فهمیده می شود از رفتار و کردار او فهمیده شود. با چنین توضیحی روشن است که یک منتظر واقعی امام زمان باید رفتارش به گونه ای باشد که هر لحظه منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد. یعنی در هر لحظه که این خبر را به او بدهند خوشحال شود و آماده باشد برای یاری امام زمان(عج) با مال و جان خویش جهاد نماید و خود را درراه آن حضرت فدا نماید.
بنابراین یک منتظر واقعی اهل گناه و دلبستگی به دنیا نیست چرا که چنین کسی نمی تواند از وابستگی ها و دلبستگی ها و آلودگی ها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان(ع) باشد.
برچسب : منتظر واقعی , نویسنده : منتظر entezar12 بازدید : 440 تاريخ : پنجشنبه 30 خرداد 1392 ساعت: 12:45
امروز هم از صبح منتظرت بودم.
خانه دلم را آب و جارو كرده بودم براي تو. چشم هايم از پگاه، يكسره به در بود.
گوش هايم را سپرده بودم به سمت هر صدايي كه ميتوانست نشاني از تو را به همراه داشته باشد.
مي دانم قابل نيستم،اما خيلي دلم مي خواهد ببينمت؛
جمعه ها، همه جمعه ها،ديدگانم را به سمت آمدن تو مي دوزم؛
دلم نيز پيوسته سرك مي كشد تا ببيند چه هنگام مي آيي.
گوش هاي من،صادقانه عاشق صداي تو هستند.
نه من تنها؛كه همگان، انتظار ديدن روي تورا دارند.
همه دوستت دارند. همه عاشق تو هستند.
دنيا،بي تو فاقد گل و عطر معناست.
عشق یعنی انتظار...
برچسب : دل نوشته , نویسنده : منتظر entezar12 بازدید : 444 تاريخ : پنجشنبه 30 خرداد 1392 ساعت: 13:16